تقاضا در بازارهای مالی به چه معناست؟

تقاضا در بازارهای مالی به چه معناست؟
تقاضا (Demand) یک اصل اقتصادی است و نشاندهندهٔ تمایل مشتری به خرید کالا و خدمات و پرداخت پول در ازای استفاده از آن کالاها و خدمات میباشد. با ثابت در نظر گرفتن بقیهٔ فاکتورهای موجود، افزایش قیمت کالا و خدمات باعث کاهش میزان تقاضای آن کالا و خدمات میشود و بالعکس. یعنی کاهش در قیمت کالا و خدمات موجب افزایش تقاضا برای آنها خواهد شد. تقاضای بازار (Market Demand) برابر با مجموعه تقاضاهای تمامی مشتریان آن بازار برای یک نوع کالا یا خدمات در طی بازهٔ زمانی مشخص میباشد. تقاضای کل (Aggregate Demand) برابر با میزان کل تقاضا برای تمامی کالاها و خدمات در یک اقتصاد میباشد. معمولاً به استراتژیهای زیادی برای کنترل میزان تقاضا در بازار نیاز است.
نکات مهم:
- تقاضا نشاندهندهٔ تمایل مشتریان به پرداخت پول در ازای کالاها و خدمات میباشد.
- تقاضا (Demand) هم میتواند به معنای تقاضای بازار (Market Demand) برای کالایی خاص باشد و هم میتواند بهمعنای تقاضای کل (Aggregate Demand) به معنای تقاضایی برای کل کالاها و خدمات جامعه باشد.
- تقاضا به همراه عرضه (Supply) قیمت واقعی کالاها و حجم کالاهای مهم در بازار را تعیین مینمایند.
اطلاعات بنیادی در بازار های مالی چیست؟
درک کامل مفهوم عبارت تقاضا (Demand)
کسبوکارها معمولاً میزان قابل توجهی پول را برای یافتن میزان تقاضای جامعه برای کالاها و خدماتشان هزینه میکنند. آنها چه مقدار از کالاها / خدماتشان را میتوانند با هر قیمتی بفروشند؟ برآورد اشتباه به دو حالت میانجامد. 1. سود زیادی که به دلیل برآورد کم (Underestimate) از تقاضای بازار از دست شرکت رفته است و 2. زیانی که به شرکت به دلیل برآورد بیش از حد (Overestimate) از تقاضای بازار وارد شده است. تقاضا به مانند سوخت یک اقتصاد است، بدون تقاضا، کسبوکارها هیچ تولیدی نخواهند داشت.
تقاضا بهشدت به عرضه وابسته است. زمانی که مشتریان بهدنبال پرداخت کمترین پول بهازای دریافت کالاها و خدمات هستند، عرضهکنندگان به دنبال حداکثرسازی سود خود (Maximizing the profit) میباشند. اگر عرضهکنندهای قیمت کالاهایش را بسیار زیاد کند، تقاضا برای آن کالا کم شده و عرضهکنندهٔ مذکور نمیتواند بهاندازهٔ کافی از کالای تولیدیاش را بفروشد تا بتواند کسب سود کند. همچنین در حالت عکس اگر عرضهکنندهای قیمت بسیار پایینی برای فروش کالاهایش در نظر بگیرد، میزان تقاضا بالا میرود اما قیمت پایینتر کالای عرضهشده ممکن است هزینههای صرفشده برای تولید آن را پوشش ندهد و بدین ترتیب عرضهکننده هیچ سودی را تجربه نمیکند (و یا سود اندکی نصیبش میشود.). از برخی فاکتورهای مؤثر در میزان تقاضای بازار میتوان به تمایل (بازار) نسبت به یک کالا یا خدمات، در دسترس بودن کالاها و خدمات رقیب، امکان سرمایهگذاری در بازار و همچنین اطمینان از موجود بودن کالاها یا خدمات اشاره کرد.
منحنیهای عرضه و تقاضا (Supply and Demand Curves)
فاکتورهای عرضه و تقاضا برای هر کالا یا خدمات، ویژه و بهخصوص میباشند. این فاکتورها معمولاً بهصورت منحنیهای نموداری جمع بسته شده و به نمایش گذاشته میشوند. در چنین نمودارهایی، محور عمودی بیانگر قیمت محصول و محور افقی بیانگر میزان کالای تقاضا شده و یا میزان کالای عر ضهشده میباشد. یک منحنی تقاضا شیبی رو به پایین (منفی) دارد، یعنی از سمت چپ نمودار به سمت راست، خط منحنی به سمت پایین حرکت میکند. به این معنی که با افزایش قیمتها، مشتریها مقدار کمتری از آن کالا یا خدمات را درخواست خواهند داد. در یک منحنی عرضه، شاهد شیب رو به بالا (صعودی) هستیم. بدین معنی که با افزایش قیمتها، توزیعکنندگان مقدار بیشتری از کالا را فراهم خواهند کرد.
تعادل در بازار (Market Equilibrium)
نقطهای که دو منحنی عرضه و تقاضا با یکدیگر تلاقی دارند نشاندهندهٔ نقطهٔ تعادل (Equilibrium Point) در بازار میباشد. محور عمودی در این حالت بیانگر میزان عرضه / تقاضای تعادلی و محور افقی نیز بیانگر قیمت تعادلی (Equilibrium Price) در بازار میباشد. افزایش در تقاضا (مرجع) باعث انتقال منحنی تقاضا به سمت راست میشود. سپس دو نمودار عرضه و تقاضای جدید در نقطهای بالاتر از نقطهٔ تعادلی پیشین با یکدیگر برخورد مینمایند. در حالت جدید مصرفکنندگان مجبورند تا قیمت بیشتری را برای خرید محصولات یا بهرهگیری از خدمات بپردازند. قیمت تعادلی معمولاً در حالتی شناور برای بیشتر کالاها و خدمات ثابت میماند زیرا فاکتورهای اثرگذار بر مقدار عرضه و تقاضا همواره در حال تغییر میباشند. بازارهای رقابتی و آزاد تمایل به هل دادن قیمتها به سمت سطح تعادلی بازار دارند.
تقاضای بازار در برابر تقاضای کل
بازار هر یک از کالاها در یک اقتصاد با موقعیتهای گوناگونی روبهرو میشوند که این موقعیتها در نوع و درجه سختی از یک دیگر متفاوت میباشند. در اقتصاد کلان، ما میتوانیم به تقاضای کل (Aggregate Demand) در بازار نگاه کنیم. تقاضای کل به تعداد کل تقاضاهای تمامی مشتریان برای همهٔ کالاها و خدمات ارائهشده در یک اقتصاد و در تمامی بازار ها اشاره دارد. از آنجایی که تقاضای کل، کل کالاهای موجود در یک اقتصاد را دربرمیگیرد؛ دیگر نسبت به رقابت و یا تعویض کالاها در بازار و یا تغییرات ترجیح مصرفکنندگان بازار نسبت به کالاهای مختلف حساس نمیباشد و مانند تقاضا در بازار کالای منفرد عمل میکند.
سیاستهای اقتصادی کلان و تقاضا
قانونگذاران مالی و پولی، مانند فدرال رزرو (Federal Reserve – بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا) بخش اعظمی از سیاستهای اقتصادی کلان خود را در راه مدیریت تقاضای کل (Aggregate Demand) میکنند. اگر فدرال رزرو بخواهد که از میزان تقاضا بکاهد، قیمتها را با محدود کردن رشد عرضهٔ پول در بازار و کاهش میزان اعتبارات (Credit) بازار به همراه افزایش در نرخ بهره (Interest rate) افزایش میدهد. در حالت عکس، فدرال رزرو میتواند با پایین آوردن نرخ بهره و افزایش عرضهٔ پول در سیستم اقتصادی، منجر به افزایش میزان تقاضا در بازار شود. در این حالت، مردم و کسبوکارها پول بیشتری برای خرج کردن دارند و در نتیجه تقاضا در جامعه رشد مییابد. اما در حالات بهخصوصی، حتی سیاستهای فدرال رزرو (و یا هر نهاد تنظیمکنندهٔ پولی در هر کشوری) نیز نمیتواند بر میزان تقاضا تأثیرگذار باشد. زمانی که نرخ بیکاری (Unemployment Rate) در جامعه بالا باشد، ممکن است مردم با وجود دسترسی راحتتر به پول، کاهش نرخ بهره و در نظر گرفتن اعتبارات ارزانتر نیز نتوانند از عهده مخارج برآیند.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
نوشته های بیشتر از دیجی کوینر