تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟ دانشنامه تحلیل تکنیکال-01

فهرست مطالب [مخفی]
- 1. تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟ دانشنامه تحلیل تکنیکال-01
- 2. تحلیل تکنیکال چه چیزهایی را به شما میگوید؟
- 3. یک تاریخچهٔ مختصر از تحلیل تکنیکال
- 4. چگونه از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟
- 5. تفاوت بین تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
- 6. محدودیتهای تحلیل تکنیکال
- 7. مبانی تحلیل تکنیکال
- 7.1 موقعیت معاملاتی خرید چیست؟
- 7.2 موقعیت معاملاتی فروش چیست؟
- 7.3 دفتر سفارشات چیست؟
- 7.4 عمق دفتر سفارشات چیست؟
- 7.5 سفارش بازار چیست؟
- 7.6 لغزش در معاملهگری چیست؟
- 7.7 دستور سفارش محدود (لیمیت اوردر) چیست؟
- 7.8 دستور حد ضرر چیست؟
- 7.9 سازندگان و گیرندگان چه کسانی هستند؟
- 7.10 اسپرد قیمت خریدوفروش چیست؟
- 7.11 نمودار کندلی چیست؟
- 7.12 الگوی نمودار کندلی چیست؟
- 7.13 خط روند چیست؟
- 7.14 حمایت و مقاومت چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟ دانشنامه تحلیل تکنیکال-01
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) مطالعهٔ اطلاعات تاریخی بازار شامل قیمت و حجم است. با استفاده از اطلاعاتی در زمینهٔ روانشناسی بازار (market psychology)، اقتصاد رفتاری (behavioral economics) و تحلیل مقداری (quantitative analysis) تحلیلگران تکنیکال از عملکرد گذشته قیمتها برای پیشبینی رفتار آیندهٔ بازار استفاده میکنند.
دو روش از معمولترین روشهای تحلیل تکنیکال شامل بررسی الگوهای نموداری و استفاده از اندیکاتورهای تکنیکالی است.
نکات کلیدی:
- تحلیل تکنیکال به دنبال پیشبینی حرکات آیندهٔ قیمتی است و سعی دارد تا اطلاعات مورد نیاز تحلیلگران برای رسیدن به سود را در اختیارشان قرار دهد.
- معاملهگران از تحلیل تکنیکال در نمودارها برای یافتن نقاط ورود و خروج استفاده میکنند.
- تحلیل تکنیکال بر این فرض استوار است که قیمت موجود در نمودار تمامی اطلاعات در دسترس را بازتاب کرده است.
تحلیل تکنیکال چه چیزهایی را به شما میگوید؟
تحلیل تکنیکال یک عبارت کلی برای توصیف انواعی از استراتژیهایی است که بر تفسیر حرکات قیمت یک سهم بستگی دارند.
تحلیل تکنیکال بیشتر روی این موضوع تمرکز دارد که روند کنونی ادامه مییابد یا خیر؛ و یا در چه زمانی باز خواهد گشت.
برخی از تحلیلگران تکنیکال از خطوط روند استفاده میکنند، برخی از اشکال کندلی و یکسری نیز از باندها و باکسهایی (boxes) که با استفاده از ریاضیات به تصویر کشیده شدهاند، استفاده میکنند.
بهترین روشهای یادگیری تحلیل تکنیکال چیست؟
بیشتر تحلیلگران تکنیکال از یک سری از ابزارها برای یافتن نقاط احتمالی ورود و خروج در معاملات استفاده میکنند.
حرکات قیمت در نمودار میتواند نشاندهندهٔ یک نقطهٔ ورود برای یک فروشنده (short seller) باشد اما معاملهگر به بررسی میانگینهای متحرک در بازههای زمانی مختلف پرداخته تا بتواند احتمال این شکست قیمتی به سمت پایین را تأیید کند.
یک تاریخچهٔ مختصر از تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال سهام و روندها صدها سال است که مورد استفاده قرار میگیرد. در اروپا ژوزف دلاوگا (Joseph de la Vega) از تحلیل تکنیکال ابتدایی و تکنیکهای آن برای پیشبینی بازارهای هلند در قرن هفدهم استفاده کرد.
تحلیل تکنیکال در فرم مدرن خود بسیار به افرادی مانند چارلز داو (Charles Daw)، ویلیام همیلتون (William P. Hamilton)، رابرت رئا (Robert Rhea)، ادسون گود (Edson Gould) و بسیاری دیگر از افراد مانند نیکلاس دارواس (Nicolas Darvas) مدیون است.

این افراد چشمانداز جدیدی در خصوص بازارها ارائه کردهاند. آنها بهجای اینکه بازارها را با استفاده از خصوصیاتی که در مورد شرکتهای مدنظر موجود است توصیف کنند، بهشکل موجی بهتصویر کشیدهاند که دارای نقاط قله و کف (highs and lows) میباشند.
کلکسیون وسیعی از تئوریهای تحلیل تکنیکال ابتدایی جمعآوری شده و در کتابی با نام «تحلیل تکنیکال روندهای بازار سهام» نوشته رابرت دی ادوارد و جان مگی (John Magee) منتشر شد.
پنج مورد از قویترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال کدامند؟
الگوهای کندلی به دوران تاجران ژاپنی برمیگردند که به دنبال الگوهای معاملاتی برای معامله برداشتهای برنج خود بودند.
مطالعه این الگوهای تاریخی در دهه 1990 و همزمان با ابداع معاملهگری روزانهٔ اینترنتی در آمریکا محبوب شد.
سرمایهگذاران اطلاعات تاریخی سهام را برای کشف الگوهای جدید برای استفاده در معاملات پیشنهاد شده جستوجو کردند.
الگوهای بازگشتی کندلی (candlestick reversal patterns) یکی از مهمترین موارد برای سرمایهگذاران میباشند. همچنین الگوهای متعدد دیگری نیز در نمودار وجود دارند.
الگوی دوجی (doji pattern) و الگوی پوشا (engulfing pattern) هر دو یک بازگشت قیمت نزولی قریبالوقوع را پیشبینی میکنند.
چگونه از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟
اصل اساسی در تحلیل تکنیکال این است که قیمت بازار تمامی اطلاعات در دسترس که بازار را تحت تأثیر قرار میدهند را بهنمایش میگذارد.
بههمین دلیل نیازی به بررسی اقتصاد، موارد بنیادی و یا توسعههای انجامشده نیست زیرا تمامی آنها از پیش در قیمت سهم لحاظ شدهاند.
بهطور کل تحلیلگران تکنیکال باور دارند که قیمتها در روندهایی مشخص حرکت میکنند و تاریخ نیز تمایل به تکرار دارد، بهخصوص زمانی که به بحث روانشناسی کل بازار میرسیم.
دو نوع اصلی از تحلیل تکنیکال شامل بررسی الگوهای نموداری و استفاده از اندیکاتورهای تکنیکالی است.
الگوهای نموداری اَشکالی ذهنی از تحلیل تکنیکال هستند که در آن تحلیلگران سعی میکنند تا با بررسی الگوهایی مشخص، مناطق حمایت و مقاومت در نمودار را شناسایی کنند.
استراتژیهای تحلیل تکنیکال برای افراد تازهکار کدامند؟
این الگوها که زیربنایشان فاکتورهای روانشناسی است برای پیشبینی جهت حرکت قیمتها پس از شکست این الگوها در قیمت و زمانی مشخص، طراحی شدهاند.
برای مثال، یک الگوی مثلث بالارونده (ascending triangle) که الگویی صعودی است نشاندهندهٔ نقاط کلیدی مقاومت در نمودار است. هرگونه شکست از این مقاومت میتواند منجر به حرکات چشمگیر با حجم معاملاتی بالا شود.
اندیکاتورهای تکنیکال، شکلی آماری از تحلیل تکنیکال بهشمار میروند. این اندیکاتورها فرمولهای ریاضی متعددی را بر اطلاعات قیمت و حجم معاملاتی اعمال میکنند.
معمولترین اندیکاتورهای تکنیکال میانگینهای متحرک (moving averages) هستند که اطلاعات قیمتی را برای تشخیص روندها تعدیل میکنند.
برای آشنایی با انواع اندیکاتورهای تکنیکال میانگینهای متحرک میتوانید مقالات «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» و «میانگین های متحرک نمایی دوگانه در تحلیل تکنیکال چیست؟» و «میانگین متحرک نمایی (EMA) در تحلیل تکنیکال چیست؟» و «اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک – مکدی – در تحلیل تکنیکال چیست؟» مطالعه نمایید.
اندیکاتورهای تکنیکال پیچیدهتر شامل اندیکاتور همگرایی و واگرایی میانگینهای متحرک (Moving Averages Divergence Convergence – MACD) هستند که بهشکلِ تعاملی از چندین میانگین متحرک به نمایش درمیآید.
بسیاری از سیستمهای معاملاتی براساس اندیکاتورهای تکنیکالی طراحی شدهاند زیرا که آنها میتوانند بهشکل مقداری مورد محاسبه قرار بگیرند.
تفاوت بین تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال دو جناح بزرگ در دنیای مالی بهشمار میروند. با وجود اینکه تحلیلگران تکنیکال باور دارند که بهترین روش بررسی بازار تعقیب روند است، تحلیلگران بنیادی باور دارند که بازار به ارزش سهام اهمیت زیادی نشان نمیدهد.
تحلیلگران بنیادی بدون توجه به روندهای نمودار برای یافتن ارزش ذاتی سهم هر شرکت به بررسی ترازنامه و اطلاعات شرکت در بازار میپردازند.

نمونههای بسیاری از سرمایهگذاران موفق وجود دارند که از تحلیل بنیادی و یا تحلیل تکنیکال برای معاملهگری استفاده کردهاند، حتی دستهای از آنها وجود دارند از هر دو نوع این تحلیل بهره میبرند.
تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟
هرچند بهصورت کلی تحلیل تکنیکال سرعت سرمایهگذاری شما را بالاتر میبرد، در حالی که تحلیل بنیادی معمولاً برای تصمیمگیری نیاز به زمان بیشتری داشته و باید برای بررسیهای مورد نیاز کار بیشتری انجام شود.
محدودیتهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال محدودیتهایی مشابه با هر استراتژی که بر تریدرهای خاص معاملاتی استوار است دارد. ممکن است نمودارها به غلط تحلیل شوند.
ممکن است الگوها با حجم معاملاتی پایین تشکیل شوند. ممکن است بازهٔ زمانی میانگینهای متحرکتان – بسته به نوع معاملهای که انجام میدهید – بیش از حد طولانی یا بیش از حد کوتاه باشد. بهغیر از این موارد، تحلیل تکنیکال سهام و روندها محدودیتهای بهخصوصی دارد که مختص بهخودش میباشند.
هرچه استراتژیهای تحلیل تکنیکال، ابزارهایی تحلیل تکنیکال و تکنیکهای مورد استفاده در آن بیشتر مورد استفاده عموم قرار میگیرند، تأثیر بیشتری بر روی حرکات قیمت در بازار میگذارند.
برای مثال، آیا آن الگوی سه کلاغ سیاه (three black crows) براساس اطلاعاتی که یک بازگشت قیمتی را توجیه میکنند تشکیل شده یا اینکه معاملهگران بهطور کلی باور دارند که باید یک بازگشت قیمتی به سمت پایین، پس از شکلگیری این الگو انجام شود؟ باوری که میتواند آنها را مجاب کند تا وارد یک موقعیت معاملاتی فروش (short position) شوند.
با وجود اینکه این یک سؤال مهمی است، یک تحلیلگر تکنیکال به این موارد تا زمانی که مدل معاملاتیاش بهدرستی کار میکند، اهمیتی نمیدهد.
مبانی تحلیل تکنیکال
موقعیت معاملاتی خرید چیست؟
یک موقعیت معاملاتی خرید (long position) به معنی خرید یک دارایی با انتظار افزایش ارزش آن است. اصطلاح موقعیت معاملاتی خرید معمولاً در حوزهٔ محصولات مشتقه یا فارکس مورد استفاده قرار میگیرد البته در خصوص تمامی کلاسهای دارایی یا انواع بازار صدق میکند.
خرید یک دارایی در بازار لحظهای به این امید که قیمت آن افزایش پیدا خواهد کرد نیز یک موقعیت معاملاتی خرید میسازد.
ورود به یک موقعیت معاملاتی خرید یک محصول مالی، معمولترین شیوه برای سرمایهگذاری – بهخصوص برای افرادی که بهتازگی فعالیت در این بازارها را شروع کردهاند – است.
استراتژی معاملاتی بلندمدت مانند استراتژی خرید و نگهداری بر این فرض که قیمت دارایی پایه افزایش خواهد یافت بنا شدهاند.
استراتژی خرید و نگهداری تنها شامل ورود به یک موقعیت معاملاتی خرید برای یک مدتزمان طولانی است.
هر چند، ورود به موقعیت معاملاتی خرید لزوماً به این معنا نیست که معاملهگر انتظار کسب سود از حرکت صعودی قیمت را دارد.
برای مثال توکنهای اهرمی را در نظر بگیرید. BTCDOWN همبستگی عکس با حرکت قیمت بیت کوین دارد. اگر قیمت بیت کوین صعود کند، قیمت BTCDOWN نزول میکند و اگر قیمت بیت کوین نزولی شود، BTCDOWN صعودی خواهد بود. در چنین حالتی ورود به یک موقعیت معاملاتی خرید در BTCDOWN معادل حرکت نزولی قیمت بیت کوین خواهد بود.
موقعیت معاملاتی فروش چیست؟
موقعیت معاملاتی فروش (short position) به معنی فروش یک دارایی با قصد خرید دوبارهٔ آن در یک قیمت پایینتر است. استفاده از پوزیشن معاملاتی ارتباط نزدیکی با معاملهٔ مارجینی (margin trading) دارد، زیرا با استفاده از داراییهای قرض گرفته شده انجام میشود.
هر چند از این مورد بهصورت گسترده در بازار مشتقات نیز استفاده میشود و امکان انجام آن با استفاده از یک پوزیشن ساده لحظهای وجود دارد. خب، ورود به موقعیت معاملاتی فروش چگونه کار میکند؟
استفاده از موقعیت معاملاتی فروش در بازار لحظهای کار آسانی است. فرض کنید که شما بیت کوین داشته و انتظار دارید که قیمت آن نزول کند. شما بیت کوین را درازای دلار آمریکا به فروش میرسانید و سپس آن را در قیمت پایینتر دوباره خریداری میکنید.
در چنین حالتی شما وارد یک موقعیت معاملاتی فروش شدهاید زیرا در قیمت بالا فروختهاید تا در قیمت پایینتر دوباره خرید کنید. بهاندازه کافی ساده است. اما این مسئله چه ارتباطی با وجوه قرضی دارد؟ بیایید نحوهٔ کار آن را بررسی کنیم.
شما یک دارایی که فکر میکنید ارزشش افت خواهد کرد را قرض میگیرید – مثلاً سهام یا یک رمز ارز. شما بلافاصله آن را به فروش میرسانید و سپس دوباره به میزان مشابه داراییای که قرض گرفتید را خریداری میکنید.
شما مبلغ مورد نیاز برای خریداری را از سود حاصله بین قیمتی که در ابتدا فروختید و قیمتی که قصد خریداری مجدد دارید پرداخت میکنید.
ما وجه تضمینی لازم برای قرض گرفتن یک بیت کوین را پرداخت کرده و سپس آن را فوراً به مبلغ 10000 دلار به فروش میرسانیم.
حالا شما مبلغ 10000 دلار پول دارید. فرض کنیم که قیمت بیت کوین تا 8000 دلار افت میکند. ما یک بیت کوین را دوباره خریداری کرده و بدهی 1 بیت کوینی را بهعلاوه بهره میپردازیم.
از آنجایی که ما در ابتدا بیت کوین را به مبلغ 10000 دلار فروخته و اکنون دوباره آن را در قیمت 8000 دلار خریداری کردهایم، میزان سود حاصله 2000 دلار خواهد بود که البته باید پرداخت بهره و هزینه معاملات را از آن کسر نماییم.
دفتر سفارشات چیست؟

دفتر سفارشات مجموعهای از سفارشات باز یک دارایی است که براساس قیمت دستهبندی شدهاند. اگر دستوری را به بازار ارسال کنید که فوراً اجرا نشود، به دفتر سفارشات اضافه خواهد شد. این سفارش تا زمانی در آنجا قرار میگیرد که توسط یک دستور دیگر اجرا شده و یا لغو گردد.
دفاتر دستوری در هر پلتفرم معاملاتی با دیگری متفاوت است، دستورات موجود در این دفاتر توسط سیستمی به نام موتور تطابقی همتایابی میشوند.
این سیستم از اجرای دستورات اطمینان حاصل میکند و میتوانید آن را مانند مغز یک صرافی در نظر بگیرید. این سیستم در کنار دفتر سفارشات هسته مفهوم صرافی الکترونیکی میباشد.
عمق دفتر سفارشات چیست؟

عمق دفتر سفارشات (یا عمق بازار – market depth) اشاره به نمایش بصری تعداد معاملات باز در یک دفتر دستوری دارد.
در اینجا معمولاً دستورات خرید در یک سمت و دستورات فروش در یک سمت دیگر قرار داده شده و بهصورت تراکمی بر روی نمودار به نمایش درمیآیند.
بهطور کلی، عمق دفتر سفارشات ممکن است به میزان نقدینگیای که آن دفتر سفارشات میتواند جذب کند نیز اشاره داشته باشد. هر چه میزان عمق این دفتر بیشتر باشد نقدینگی بیشتری نیز در آن وجود دارد.
در چنین حالتی بازاری که نقدینگی بیشتری دارد میتواند دستورات بزرگتری را بدون تأثیر پذیرفتن از قیمتشان جذب کند. هر چند اگر بازار از نقدینگی کافی برخوردار نباشد چنین دستوراتی اثری چشمگیر بر قیمت خواهند گذاشت.
سفارش بازار چیست؟

سفارش بازار (market order) یک دستور خرید یا فروش در بهترین قیمت موجود در بازار است و سریعترین راه شناختهشده برای ورود به بازار / خروج از بازار است.
وقتی شما یک سفارش بازار را تنظیم میکنید، به خود میگویید «دوست دارم این دستور را همین الان و با بهترین قیمت ممکن اجرایی کنم.»
سفارش بازار شما به اجرایی شدن دستورات دیگر دفاتر دستوری ادامه میدهد تا زمانی که تمامی دستورها اجرا شوند.
به همین دلیل است که معاملهگران بزرگ (که در بازار رمز ارز با نام نهنگها – whales – شناخته میشوند) میتوانند با استفاده از دستورات بازار تأثیرات چشمگیر بر قیمتها بگذارند.
یک دستور بزرگ بازار میتواند نقدینگی موجود در دفتر سفارشات را جذب کند. چگونه؟ با ادامه بحث در بخش اسلیپیج (لغزش) همراه ما باشید.
لغزش در معاملهگری چیست؟

باید از مفهوم لغزش (slippage) هنگامی که در مورد سفارش بازار صحبت میکنیم اطلاع داشته باشید. وقتی میگوییم دستورات بازار با بهترین قیمتِ در دسترس اجرایی میشوند، بدین معنی است که آنها دستورات دفتر دستور را اجرایی میکنند تا جایی که هیچ دستوری در دفتر سفارشات باقی نماند.
هر چند، چه میشود اگر نقدینگی کافی در اطراف قیمت مدنظر برای اجرای یک دستور بزرگ بازار وجود نداشته باشد؟
امکان دارد تفاوتی بزرگ بین قیمتی که شما انتظار اجرایی شدن دستورتان را دارید با قیمتی که دستورتان در آن اجرایی میشود وجود داشته باشد که به آن اسلیپیج (لغزش) میگویند.
فرض کنید شما قصد ورود به یک موقعیت معاملاتی خرید به ارزش 10 بیت کوین در یکی از آلت کوینها را دارید. با این حال این آلت کوین سرمایهٔ بازاری (market cap) اندکی داشته و با میزان نقدینگی پایینی معامله میشود.
اگر شما از یک دستور بازار استفاده کنید، دستورات شما تا زمانی که کل دستور 10 بیت کوینی اجرا شوند، از محل دفتر سفارشات مورد اجرا قرار میگیرد.
در یک بازار با نقدینگی بالا، شما میتوانید دستور 10 بیت کوینی خود را بدون تأثیرگذاری بالا بر قیمت انجام دهید. اما در چنین شرایطی عدم وجود نقدینگی بدین معنی است که دستورات فروش کافی در دفتر سفارشات در قیمتی نزدیک به محدودهٔ قیمت کنونی وجود ندارد.
پس تا زمانی که کل دستور 10 بیت کوینی اجرایی شود متوجه میشوید که میانگین مبلغ پرداختی بسیار بالاتر از میزانی بود که شما انتظارش را داشتید.
به بیانی دیگر، عدم وجود سفارشات فروش کافی باعث حرکت سفارش بازار شما به سمت بالای دفتر سفارشات شد تا یک همتای مناسب برای سفارش شما یافت شود. همتاهایی که نسبت به قیمت اولیه مبلغ بالاتری داشتند.
در حین معامله آلت کوینها دقت زیادی در خصوص لغزش به خرج دهید، زیرا ممکن است یک سری از جفتهای مبادلاتی از نقدینگی کافی برای اجرایی کردن سفارش شما برخوردار نباشند.
دستور سفارش محدود (لیمیت اوردر) چیست؟

دستور سفارش محدود، دستوری است که خرید یا فروش دارایی را در یک قیمت خاص یا قیمتی بهتر از آن انجام میدهد.
این قیمت را با نام قیمت محدود (limit price) نیز میشناسند. دستورهای سفارش محدود خرید در یک قیمت محدود یا بالاتر از آن اجرایی میشوند.
وقتی شما یک دستور سفارش محدود را تنظیم میکنید، در واقع به خود میگویید «من دوست دارم که این دستور در یک قیمت خاص یا قیمتی بهتر اجرا شود، اما این دستور هرگز نباید در حالتی بدتر اجرایی گردد. استفاده از یک دستور سفارش محدود کنترل بیشتری در خصوص ورود یا خروج از بازار به شما میدهد.
در واقع این دستور تضمین میکند که سفارش شما هرگز در قیمتی بدتر از آنچه مدنظر شماست اجرایی نمیگردد/ با این حال این دستور نیز عیب خود را دارد.
ممکن است بازار هرگز به قیمت مدنظر شما نرسد و دستور شما اجرا نشده باقی بماند. در بسیاری از حالات، این به معنی از دست دادن یک فرصت معاملاتی احتمالی است.
تصمیم اینکه در چه زمانی از دستور سفارش محدود یا دستور سفارش بازار استفاده شود به خود معاملهگر بستگی دارد.
برخی معاملهگران ممکن است تنها از یکی از دستورهای مذکور استفاده کنند در حالی که عدهای دیگر از آنها از هر دوی این دستورها بهره ببرند – که البته این موضوع بستگی به وضعیت و شرایط دارد. نکتهٔ مهم این است که نحوهٔ کار آنها را بهدرستی درک کنید تا بتوانید تصمیم مناسب را خودتان اتخاذ نمایید.
دستور حد ضرر چیست؟

حال که با دستور سفارش محدود و دستور سفارش بازار آشنا شدهایم، بیایید در خصوص دستور حد ضرر (stop-loss order) صحبت کنیم.
دستور حد ضرر نوعی از دستورات محدودکننده یا دستورات بازاری است که تنها هنگامی فعال میگردد که قیمت به نقطهٔ مشخصی رسیده باشد. این قیمت را قیمت توقف (stop price) نیز میخوانند.
هدف دستور حد ضرر محدود کردن میزان ضرر و زیان است. هر معاملهای باید نقطهٔ ابطال داشته باشد، که این قیمت را باید شما تعریف نمایید.
این سطحی است که شما متوجه میشود که ایدهٔ اولیهتان اشتباه بوده است و باید از بازار خارج شده تا از ضررهای بیشتر جلوگیری نمایید. پس، نقطهٔ ابطال نقطهای است که شما بهطورمعمول دستور حد ضرر را در آنجا قرار میدهید.
دستور حد ضرر چگونه کار میکند؟ همان طور که اشاره کردیم دستور حد ضرر میتواند هم یک دستور سفارش بازار و هم یک دستور سفارش محدود باشد.
به این دلیل است که این متغیرات را به نامهای دستور حد توقف (stop-limit) و دستور توقف بازار (stop-market) نیز میشناسند.
نکتهٔ کلیدیای که باید درک کنید این است که دستور حد ضرر تنها زمانی فعال میشود که قیمت به نقطهای خاص (همان قیمت توقف) برسد. زمانی که قیمت به نقطه توقف رسید، یک دستور سفارش بازار یا یک دستور سفارش محدود (بسته به دستوری که شما تنظیم کردهاید) فعال میکند.
شما اساساً قیمت توقف را بهعنوان ماشهای برای فعالسازی دستور سفارش محدود / دستور سفارش بازار تنظیم میکنید.
با این حال، باید یک مورد را به یاد داشته باشید. ما میدانیم که دستورات سفارش محدود تنها در قیمت محدودکننده یا قیمتهای بهتر فعال میشود نه بدتر.
اگر شما از دستور حد ضرر استفاده میکنید و در همین حین بازار سقوطی شدید را تجربه کند، ممکن است فوراً از قیمت محدودکننده شما دور شده و دستور شما را اجرا نشده باقی بگذارد.
به بیانی دیگر، قیمت توقف باعث فعالسازی دستور حد ضرر شما خواهد شد اما دستور سفارش محدود به علت ریزش شدید بازار همچنان اجرا نشده باقی خواهد ماند.
به همین دلیل است که دستورات توقف بازار از دستور حد توقف امنتر به شمار میروند. آنها این اطمینان خاطر را ایجاد میکنند که حتی در شرایط وخیم بازار، پس از رسیدن قیمت به نقطه ابطال از بازار خارج خواهید شد.
سازندگان و گیرندگان چه کسانی هستند؟

شما زمانی یک سازنده (maker) میشوید که سفارشی را در بازار قرار دهید که فوراً اجرا نشوید و به دفتر سفارشات اضافه شود. از آنجایی که سفارش شما بر میزان نقدینگی دفتر سفارشات میافزاید، شما یک «سازنده نقدینگی» بهشمار میروید.
دستورات سفارش محدود معمولاً زمانی که سازندگان آنها را در بازار قرار میدهند اجرا میشوند، البته چنین موردی در تمامی مواقع نیز رخ نمیدهد.
برای مثال، فرض کنید که شما یک دستور سفارش خرید محدود با یک قیمت محدودکننده (که به میزان قابلتوجهی بالاتر از قیمت کنونی بازار است) قرار میدهید.
از آنجایی که شما بر این عقیدهاید که سفارش شما میتواند در قیمت محدودکننده یا بهتر از آن اجرایی شود، دستور شما در مقابل قیمت بازار اجرا خواهد شد.
شما زمانی به گیرنده (taker) تبدیل میشوید که دستور شما فوراً اجرایی گردد. در این حالت نیازی به اضافه شدن دستور شما به دفتر سفارشات نیست، زیرا شما در حال جذب نقدینگی از دفتر سفارشات هستید.
شما در اینجا گیرنده هستید. سفارشات بازار همیشه سفارشاتِ گیرندگان خواهد بود، از آنجایی که شما سفارش خود را با بهترین قیمت کنونی ممکن اجرایی کردهاید.
برخی از صرافیها پاداشی چند مرحلهای برای ترغیب معاملهگران جهت تأمین نقدینگی تدارک دیدهاند. به هر حال آنها علاقه دارند تا معاملهگرانی که با حجم بالا معامله میکنند را به صرافی خودشان جذب کنند – نقدینگی باعث جذب نقدینگی بیشتر میشود.
در چنین سیستمهایی، سازندگان تمایل به پرداخت هزینههای کمتری نسبت به گیرندگان دارند، زیرا آنها کسانی هستند که بر میزان نقدینگی صرافی افزودهاند. در برخی مواقع، آنها حتی ممکن است از میزان هزینهٔ سازندگان بکاهند.
اسپرد قیمت خریدوفروش چیست؟

اسپرد خریدوفروش (bid-ask spread) به تفاوت بین قیمت بالاترین سفارش خرید (bid) و قیمت پایینترین سفارش فروش (ask) در یک بازار بهخصوص گفته میشود.
این اسپرد شکاف موجود بین بالاترین قیمتی که یک فروشنده مایل به فروش است با پایینترین قیمتی است که خریدار تمایل به خرید دارد است.
اسپرد قیمت خریدوفروش یک روش برای اندازهگیری میزان نقدینگی بازار است. هرچه میزان اسپرد قیمت خریدوفروش در بازار کوچکتر باشد، بازار از نقدینگی بیشتری برخوردار است.
اسپرد قیمت خریدوفروش میتواند بهعنوان یک عامل اندازهگیری میزان عرضه و تقاضای یک دارایی بهخصوص بهشمار برود. در این حالت، میزان عرضه با نام (ask) و میزان تقاضا نیز با عبارت (bid) نمایش داده میشود.
وقتی شما یک دستور سفارش خرید را در بازار قرار میدهید، این دستور به دنبال پایینترین قیمت فروش در دسترس میگردد.
بهطور عکس، وقتی شما یک دستور سفارش فروش را در بازار قرار میدهید، بازار به دنبال بالاترین قیمت فروش ممکن خواهد بود.
نمودار کندلی چیست؟

نمودار کندلی یک نمایش بصری از قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است. این نمودار از یک سری کندل ساخته شده است که هر یک از آنها بیانگر مقدار مشخصی از زمان میباشند.
برای مثال، در یک نمودار یکساعته هر کندلی که مشاهده میکنیم تغییرات قیمت در یک بازهٔ یکساعته را نشان میدهد.
یک نمودار روزانه کندلهایی بهنمایش میگذارد که هر یک از آنها بیانگر تغییرات قیمت در طی یک روز هستند. نمودار روزانه بیتکوین. هر کندل در اینجا نشاندهنده یک روز معاملاتی است.
یک کندل از 4 نقطه مهم اطلاعاتی تشکیلشده است: قیمتهای باز شدن، بالاترین قیمت طی دوره، پایینترین قیمت طی دوره و قیمت بسته شدن که به آنها به اختصار OHLC نیز گفته میشود.
قیمت باز شدن و بسته شدن اولین و آخرین قیمتهای ثبت شده طی دوره هستند. بالاترین و پایینترین قیمت طی دوره نیز مشخص هستند.
نمودارهای کندلی یکی از مهمترین ابزارها در بررسی اطلاعات مالی هستند. قدمت کندلها به قرن 17 میلادی کشور ژاپن برمیگردد اما در اوایل قرن بیستم توسط پیشگامانی مانند چارلز داو دوباره تصریح شدند.
الگوی نمودار کندلی چیست؟
تحلیل تکنیکال بر این فرض اساسی که حرکات گذشتهٔ قیمت ممکن است نشاندهندهٔ جهت حرکات آینده باشد استوار است. پس ما چگونه میتوانیم از کندلها در این خصوص استفاده کنیم؟
ما میتوانیم از آنها برای تشخیص الگوهای کندلی استفاده کرده و ایدههای معاملاتی را براساس آنها بسازیم. نمودارهای کندلی به معاملهگران در بررسی ساختار بازار و تشخیص وضعیت صعودی یا نزولی آن کمک میکند.
حتی ممکن است از آنها در تشخیص نقاط مهم نمودار مانند نقاط سطوح عرضه و تقاضا (support and resistance levels) یا نقاط بازگشت احتمالی (potential points of reversal) استفاده شود. اینها نقاطی در نمودار هستند که میزان فعالیت معاملهگری در آنها افزایش پیدا میکند.
الگوهای کندلی راهی عالی برای مدیریت ریسک هستند زیرا ستاپهای معاملاتی آنها دقیق بوده و کاملاً تعریفشده میباشد. چطور؟
خب، الگوهای کندلی میتوانند اهداف قیمتی و نقاط ابطال را به وضوح تعریف کنند. این به معاملهگران اجازه میدهد تا از ستاپهای معاملاتی بسیار دقیق استفاده کنند.
به همین خاطر الگوهای کندلی توسط معاملهگران فارکس و رمزارزها مورد استفاده قرار میگیرد.
برخی از معمولترین الگوهای کندلی شامل الگوی پرچم (flags)، الگوی مثلث (triangles)، الگوی گوه (wedge)، الگوی چکش (hammers)، الگوی ستاره (stars) و الگوی دوجی (Doji formation) است.
خط روند چیست؟

خط روند یک ابزار فراگیر در بین معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال است. آنها خطوطی هستند که نقاط مشخصی از اطلاعات را در نمودار به یکدیگر متصل میکنند.
بهطور معمول، این اطلاعات همان اطلاعات قیمتی هستند، اما نه در همه مواقع. برخی از معاملهگران حتی از خطوط روند بر روی اندیکاتورها و اسیلاتورهای تکنیکال استفاده میکنند.
ایدهٔ اصلی موجود در پَسِ رسم خطوط روند نمایانسازی بخشهایی از حرکات قیمتی است. بدین طریق معاملهگران میتوانند روند کلی و ساختار بازار را تشخیص دهند.
برخی معاملهگران از خطوط روند تنها برای درک بهتر ساختار بازار استفاده میکنند. دیگران ممکن است از آنها برای ایجاد ایدههای معاملهگری براساس نحوهٔ تعامل خط روند با قیمت بپردازند.
امکان اعمال خطوط روند در هر بازه زمانی وجود دارد. هر چند، مانند دیگر ابزارهای تحلیل بازار، خطوط روند نیز در بازههای زمانی بالاتر، از اعتبار بیشتری نسبت به بازههای زمانی پایینتر برخوردارند.
دیگر جنبهای که باید در نظر بگیریم میزان قدرت خطوط روند است. تعریف مرسوم از خطوط روند میگوید که قیمت باید حداقل آن را دو یا سه بار لمس کرده باشد تا یک خط روند معتبر ساخته شود، هر چه میزان تماس قیمت و خط روند بیشتر باشد؛ آن خط روند معتبرتر محسوب میشود.
حمایت و مقاومت چیست؟

حمایت و مقاومت دو تا از اصلیترین مفاهیم پایهای مرتبط با معاملهگری و تحلیل تکنیکال محسوب میشوند. حمایت (support) به معنی سطحی است که قیمت در آن یک کف (floor) پیدا میکند.
به بیانی دیگر، محدودهٔ حمایت، منطقهای است که میزان تقاضا در آن بسیار بالا است، جایی که خریداران به بازار وارد شده و قیمت را به سمت بالا حرکت میدهند.
مقاومت (resistance) به معنی سطحی است که در آن، قیمت به یک سقف (ceiling) میرسد، جایی که میزان عرضه در آن بالا بوده و فروشندگان برای کسب سود خود به بازار وارد شده و قیمت را کاهش میدهند.
محدوده حمایتی (قرمز در تصویر بالا) تستشده، شکسته است و تبدیل به مقاومت جدید شده است.
حال میدانید که سطوح حمایت و مقاومت مناطقی هستند که در آنها میزان عرضه و تقاضا افزایش مییابد. هر چند بسیاری از عوامل دیگر میتوانند در حمایت و مقاومتهای نمودار ایفای نقش کنند.
اندیکاتورهای تکنیکال مانند خطوط روند (trendlines)، میانگینهای متحرک (moving averages)، باندهای بولینجر (Bollinger bands)، ابرهای ایچیموکو (Ichimoku clouds) و سطوح بازگشتی فیبوناچی (Fibonacci Retracement) نیز میتوانند از سطوح احتمالی حمایت و مقاومت محسوب شود.
حتی گاهی از جنبههایی از روانشناسی انسانی (human psychology) استفاده میشود. به این دلیل است که معاملهگران و سرمایهگذاران سطوح حمایت و مقاومت متفاوتی را در استراتژی معاملاتیشان تشخیص میدهند.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
نوشته های بیشتر از دیجی کوینر