باند بولینجر در تحلیل تکنیکال چیست؟

باند بولینجر در تحلیل تکنیکال چیست؟
باند بولینجر (Bollinger Bands) یک ابزار تحلیل تکنیکالی است که از دو خط روند با انحراف معیارهای (مثبت و منفی) در کنار یک میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average – SMA) از حرکات قیمتی یک سهم تشکیل شده است، مقادیر خطوط ذکر شده میتوانند بسته به خواستههای کاربر مورد تغییر قرار گیرند.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد تحلیل تکنیکال ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
باند بولینجر توسط تحلیلگر تکنیکال مشهور جان بولینجر (John Bollinger) طراحی و توسعه یافتند و تمام حقوق تجاری و کپی رایتی نیز برای او محفوظ میباشد. این ابزار طراحی شد تا به سرمایهگذارن در شناسایی صحیح موقعیتهایی که در آن یک دارایی در محدودهٔ خرید یا فروش افراطی فرو میرود کمک کند.
نکات مهم:
- باندهای بولینجر ابزاری تکنیکالی هستند که توسط جان بولینجر (John Bollinger) طراحی و توسعه یافتند تا سیگنالهایی در مورد خرید افراطی یا فروش افراطی یک دارایی صادر کند.
- باند بولینجر شامل سه خط میشود، یک میانگین متحرکی ساده (که خط وسطی بوده) و دو خط در بالا و پایین آن که محدودهای را برای بازار تعیین مینماید.
- باندهای بالایی و پایینی هر یک معمولاً دارای 2 درجه انحراف معیار مثبت و منفی میباشند. البته این انحراف معیار نسبت به حرکات میانگین متحرک ساده 20 روزه تعیین میشود. تمامی این مقادیر قابلتغییر میباشند.
اولین گام برای محاسبهٔ باند بولینجر محاسبه کردن میانگین متحرک ساده سهم میباشد، که معمولاً این میانگین متحرک ساده از نوع 20 روزه (20-Day SMA) میباشد.
یک میانگین متحرک 20 روزه از قیمتهای پایانی 20 روز گذشته میانگینی را تهیه میکند. نقطهٔ ورودی دیتای بعدی باعث خارج شدن روز اول میانگین متحرک 20 روزهٔ قبلی از میانگینگیری جدید میشود. سپس، باید انحراف معیار استاندارد سهم را بهدست آورد.
میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟
انحراف معیار یک اندازهگیری ریاضیاتی از میانگین واریانس است و کاربردهای زیادی در علوم آمار، اقتصاد، حسابداری و مالی دارد.
با توجه به اطلاعات داده شده، انحراف معیار، اندازه میگیرد که به چه میزانی باید از مقدار میانگین متحرک جدا شود. انحراف معیار همچنین میتواند با رادیکال گرفتن از واریانس محاسبه شود، که خود یک میانگین از تفاضل اعدادی میانگینگیری شده خواهد بود.
سپس، باید این انحراف معیار را در 2 ضرب کرده و آن را از مقدار هر نقطه از میانگین متحرک ساده کم/اضافه کنید. بدین ترتیب میتوانید خطوط بالایی و پایینی باندهای بولینجر را بهدست بیاورید.
فرمول باند بولینجر به شرح زیر است:
[BOLU = MA(TP,n)+m∗σ[TP,n
[BOLD = MA(TP,n)−m∗σ[TP,n
:where
BOLU = Upper Bollinger Band
BOLD = Lower Bollinger Band
MA = Moving average
TP (typical price) = (High+Low+Close)÷3
(n = Number of days in smoothing period (typically 20
(m = Number of standard deviations (typically 2
σ[TP,n] = Standard Deviation over last n periods of TP
باندهای بولینجر چه چیزهایی به شما میگویند؟
باندهای بولینجر تکنیک معاملاتی بسیار مشهوری میباشند. بسیاری از معاملهگران باور دارند هر چه قیمت به سمت بالای محدودهٔ باند بولینجر حرکت کند، بازار بیشتر به وضعیت “خرید افراطی – Overbuy” نزدیک شده و هرچه قیمت به سمت پایین محدودهٔ این باندها حرکت نماید، بازار بیشتر وارد محدودهٔ “فروش افراطی – Oversold” خواهد شد.
جان بولینجر 22 قانون را برای معاملهگرانی که از این سیستم جهت معامله بهره میبرند را وضع نموده است.
در جدول زیر، باندهای بولینجر میانگین متحرک ساده 20 روزه سهم را بهشکل دو باند بالایی و پایینی بههمراه حرکات قیمتی سهم دربرگرفتهاند. به دلیل اینکه انحراف معیار نوسانات را اندازه میگیرد، زمانی که بازار نوسانات زیادی را تجربه میکند باندها از یکدیگر باز میشوند، و در زمانی که بازار دورههای کمنوسانی را تجربه کند، باندها به یکدیگر نزدیک میشوند.
جمع شدن (فشردگی)
جمع شدن (the squeeze) مفهوم اصلی باند بولینجر است. وقتی که باندها به یکدیگر نزدیک میشوند، دامنهٔ حرکتی میانگین متحرک ساده 20 روزه را محدود میسازند.
این جمع شدن باندها سیگنالی مبنی بر دورهٔ کمنوسان بازار صادر کرده و به معاملهگران احتمال وقوع یک حرکت بزرگ و ایجاد نوسان در آینده و به وجود آمدن فرصتهای معاملاتی مناسبی را نشان میدهد.
بالعکس، هرچه باندها از یکدیگر بازتر میشوند، شانس کاهش نوسانات در بازار و احتمال خروج از معاملات وجود دارد. با این وجود، این شرایط یک سیگنال برای انجام معاملات محسوب نمیشوند. باندها بههیچوجه نمیتوانند جهت قیمت و زمان رخ دادن تغییرات در بازار را پیشبینی نمایند.
شکستها (Breakouts)
تقریباً 90 درصد از حرکات قیمتی بازار بین دو باند انجام میشود. هرگونه شکست به بالا یا پایینِ این باندها یک رخداد مهم تلقی میگردد. این شکستها نیز سیگنال معاملاتی محسوب نمیگردند.
اشتباهی که بیشتر افراد مرتکب میشوند این است که شکست قیمت به سمت بالای باندها یا پایینشان را بهعنوان یک سیگنال خریدوفروش تفسیر میکنند. شکستها هیچ دلیلی برای پیشبینی حرکات آیندهٔ قیمت ارائه نمیدهند.
محدودیتهای باندهای بولینجر
باندهای بولینجر یک سیستم معاملاتی مستقل بهشمار نمیآیند. آنها تنها یک اندیکاتور میباشند که به معاملهگران بازار وضعیت فعلی بازار (میزان نوسانات) را نمایش میدهند.
جان بولنینگر پیشنهاد میکند که از باند بولینجر بههمراه دو یا سه اندیکاتور غیرهمگرای دیگر استفاده کنید تا بتوانید سیگنالهای معاملاتی معتبرتری دریافت کنید.
اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک – مکدی – در تحلیل تکنیکال چیست؟
او معتقد است که بسیار مهم است که از اندیکاتورهایی با منابع اطلاعاتی مختلف بهره ببریم. برخی از تکنیکهای مورد علاقهٔ او استفاده از اندیکاتور همگرایی/واگرایی میانگینهای متحرک (MACD)، حجم موجودی بازار (On – Balance Volume) و شاخص قدرت نسبی (RSI) میباشند.
به این دلیل که آنها از میانگین متحرک ساده محاسبه شدهاند، وزن اطلاعات روزهای اول با روز آخر یکسان میباشد، و این خود میتواند باعث دخیل شدن اطلاعاتی با اهمیت کمتر در تحلیل وضعیت کنونی بازار شود.
همچنین، استفاده از یک میانگین متحرک 20 روزه و دو انحراف معیار مثبت و منفی اجباری بوده و ممکن است در هر شرایطی برای هر معاملهگری کارایی لازم را نداشته باشد. معاملهگران باید پیشفرضهای میانگین متحرک ساده و دو خط انحراف معیار را با توجه به نیازهای خود تنظیم کرده و آنها را به دقت زیر نظر بگیرند.
اگر سوال و یا پیشنهادی در مورد مقاله «باند بولینجر در تحلیل تکنیکال چیست؟» دارید در قسمت دیدگاهها با ما به اشتراک بگذارید.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
نوشته های بیشتر از دیجی کوینر